اين استاد در نمايشگاههاي متعددي شرکت کرده است و در همايش گنجينههاي از ياد رفته در سال 1386 خوش درخشيد.
غلامرضا نقاش تجربيات و آموختههاي هنر خود را به فرزندش انتقال داد تا دين خود را در خصوص حفظ و حراست از فرهنگ و تمدن اين سرزمين ادا کند.
بر اساس اين گزارش، نقاشي قهوهخانهاي نوعي نقاشي روايي با مضمونهاي رزمي، مذهبي و بزمي است که در دوران جنبش مشروطيت بر اساس سنتهاي هنر مردمي و ديني و با اثرپذيري از نقاشي طبيعتگرايانه مرسوم آن زمان، به دست هنرمنداني مکتب نديده پديدار شد.
خاستگاه و زمينهساز اين هنر، سنت کهن قصهخواني، مرثيهسرايي و تعزيهخواني در ايران بوده است و پيشينهاش به قرنها پيش از پديدآمدن قهوهخانه ميرسد.
اين هنر نقاشي عامه در دوران قاجار، به ويژه سالهاي آخر سلطنت و در قهوهخانههاي شهرهاي بزرگ رونق بسياري داشت.
نقاشي قهوهخانهاي از لحاظ موضوع کلي ميتوان به دو دسته نقاشيهاي مذهبي و غيرمذهبي تقسيم کرد.
نقاشيهاي مذهبي مجموعهاي از چهرههاي پيشوايان و بزرگان دين و مذهب، صحنههايي از جنگها و نبردهاي معروف پيامبر اسلام(ص) و حضرت علي(ع) و وقايع کربلا را در بر ميگيرد.
نقاشيهاي غيرمذهبي مجموعهاي بزرگ از داستانهاي رزمي و بزمي ايران را شامل ميشود که حاوي رخدادهاي افسانهاي، حماسي و تاريخي، چهرههايي از شاهان و قهرمانان شاهنامه، صحنههايي از ميدانهاي نبرد و عرصههاي عشقورزي و دلدادگي قهرمانان و بزمگاههاي پادشاهان است.
به گزارش ميراث آريا اين هنر امروزه در مقايسه با گذشته از رونق چنداني برخوردار نيست.
ص/112
انتهای پیام/